coincident...

MSN رو که باز میکنم اولین کارم اینه که عکسای ملت رو چک میکنم. ایندفه که طبق معمول اومدم فضولی کنم چیز جالبی دیدم. دو نفر از آدمای لیستم عکساشون عین هم بود. دو تاشون عکس چشم راستشون رو گذاشته بودن روی مسنجر! جالب اینجاست که هیچ ربطی هم به هم ندارن. یکی پسر بود از ترکیه و اون یکی دختر همکلاسیم که اصلش هندیه ولی توی کانادا.

فعلا شک کردم که نکنه روز جهانی چشم باشه امروز؟! ....

شایدم اون دو نفر با هم تلپانی داشتن؟!

 

نکات ادبی!

اینروزا همه افکارم مشغول امتحاناته بنابر این از تنها چیزی که فعلا میتونم بنویسم کشفیات کتاب ادبیات انگلیسی هست. هر چند که از انشا نوشتن اونم به انگلیسی( و برای اون معلمی که ما داریم!) خوشم نمیاد ولی باید اعتراف کنم که کلا ادبیات رو دوست دارم. البته بستگی به حسش هم داره. اگه  حال حوصله داشته باشم و روی مود زیاد هایپر نباشم (که معمولا آخر شب هست) ٬ اون موقعی هست که خوندن تنفننی چیز خوبیه! البته با همه نوع نوشته هم حال  نمیکنم(شاید بازم بستگی به مود داره)  اما در کل کشف معنی نوشته ها و شعرایی که کنایه و مفهوم پنهان داره کیف داره! والبته ناگفته نمونه که من همیشه با طنز حال میکنم. یکی از شعرایی که خوشم اومد ازش THE FLEA by John Donne. داستان یه آقاهه که میخواد معشوقش رو خر کنه که برن سانفرانسیسکو با هم!  کلا منو یاد تلاشهای بی شاعبه ی بعضی از پسرا میندازه که به هر دری میزنن که به منظور برسن٬ حتی شده شقیقه رو ربط بدن به گ...ز! حالا اینم شده حکایت این آقا که از حضور یک شپش استفاده میکنه که شرایط رو آماده کنه...

چیز دیگه هم که جالب هست اینه که شعر نسبتا قدیمیه مال سال ۱۶۳۳ و اینکه آدمای اون موقع چطور عقل یه آدمی میرسه که شپش رو ربط بده به روابط نامشروع(مشروع!) این خودش جای تحسین داره!  این آقای John Donne اگه این فکره خلاقش رو میذاشت روی کشف رابطه ی منو شما و انرژی هسته ای حتما به یه جایی میرسید!

 

 

 

the game


it's about people who fake not being fake


نصف شب آدم خوابش نمیبره دیگه مجبور میشه پته بعضی ها رو به آب بده!


 


پ.ن. : بحث پیش اومده سر معنی این جمله ای که من نوشتم اون بالا. بعضیا میگن غلطه! من میگم نیست! باز بعضیا میگن غلطه! اه آقا جان نیست!... خلاصه هر کی معنیشو فهمید پیش من جاییزه داره (خروس قندی!)...