The Da Vinci Code

آدم تابسون دیگه چه کار داره به جز اینکه هر شب بره سینما! اونم تو این شهر مملو از جمعیتی که ما هستیم و هر روز کلی تفریجات مفرح جدید ایجاد میشه. روزها کمین میکنیم واسه خبر بیرون اومدن فیلم جدید و پس از برنامه ریزی دقیق شب اول بیرون اوومدن فیلم٬ بلیط بدست٬ در میان دیدگان حسرت آمیز مشتاقان به بلیط نرسیده٬ وارد سالن سینما میشویم!

آخرین فیلمی که دیدم همین هفته ی پیش اومد: The Da Vinci Code. به نظر من زیاد جالب نیومد ولی امروز تو رادیو میگفت دومین فیلمی بوده توی تاریخ که توی هفته ی اولش این همه ($230  میلیون) فروش داشته!

داستان فیلم از روی کتابی به همین اسم ساخته شده. اولین برداشتی که از فیلم میکنید اینه که داستان راجب حضرت عیسی ست و  یه ۱۰۰۰۰ تایی کد که هر کدوم رو باز میکنی میرسی به کد بعدی که باید حل شه. کلا یه ۲ ساعت فیلم ماجرا میشه باز کردن کدهای رنگ و وارنگه! بعد که یکم بیشتر فکر کنید دوزاریتون میوفته که این همه کد باز کردن ها واسه این بوده که یک تئوری رو ثابت کنه و اون تئوری اینه که آقای عیسی یواشکی زیر سرشون بلد شده بوده و ازدواج کردن و از یک خانومی فرزندی هم داشتن که نسل اون فرزند هنوز پا بر جاست( یه چیزی تومایه های سید های خودمون ). حالا ربط اینها به آقای داوینچی چی بوده؟ ربط یا یکی از سر نخ های اصلی٬ توی تابلو شام آخر آقای داوینچی پیدا میشه و یه عده آدم بیکار هم یکی یکی این سر نخ ها رو دنبال میکن! دیگه بقیه فیلم رو خودتون ببینید...