فرا رسیدن نوروز مبارک!....
چن روزی بود به قول ماهی دودی دیپرس شده بودم و حس نوشتن نبود اما دیگه دیدیم نمیشه همینجوری وبلاگو بی صاب رها کرد گفتیم شب عیدی یه سروسامونی بدیم به اینجا دیگه. و اما علت این که دیگه حس نوشتنم نیست نمیدونم چیه ولی از وقتی اومدم اینجا اصن مغزم پوک شده.
چه از نظر فارسی و چه انگلیسی! شدیدا دچاره تعارض فرهنگی ٬اجتماعی ٬فلسلفی ٫اخلاقی شدم که نگو.....( یکیشو همینجا مشاهده میکنید که یه کاما اونوریه یکی دیگه اونوری....) خلاصه خودمم نمیدونم .... دنبال مستر اندرسون میگردم که هدف دنیای اینترنت و به خصوص نوشتن در وبلاگ رو بگه.....
اما حالا عیده و وقت این حرفا نیست.
فردا هم که تو ایران ۴ شنبه سوریه.
هر چند که ما بی نصیبیم از هیجانات و ماجراجویی های این روز که عوامل عزیز بیت رهبری و نیروی مقاوت بسیج محل به ارمغان میارن ولی به هر حال دوستان به جای ما. ولی واقعا ۴ شنبه سوری تو ایران خیلی حال میده. اینکه به کوریه چشم عربزادگان٬ سنت ایرانی رو جشن میگیرن و بعد قیافه نیروهای بسیج و سپاه پاسداران که حرس میخورن...
خوب ما از دیدن این صحنه ها محرومیم ولی به هر حال به نحوی به پیشوازه نوروز میریم.... عدس سبز کردم کیف کنید! ولی هنوز کاملا آماده نشدن. تازه ۲ تا هم واسه دوستای دیپرس تر از خودم سبز کردم که شب عید بزارن جلو چششون امیدوار بشن به زندگی....
این هم عکسی از سبزه من
...فقط یکم حَر َس لازم داره! 
هنوز اقدام به خونه تکونی نکردیم ما چون ....زوده بابا! تاشنبه خدا کریمه! یکی پیدا میشه! ....
ولی هیچ چیز بدتر از این نیست که آدم روز عید امتحان داشته باشه! این معلما شعور ندارن که !...خوبه ما لاستیک ماشینتو پنچر کنیم که شب کریسمس نتونی بری خونه؟....
(بابا این چی بود!...ناسلامتی محل کسب علم ودانش و.... 
) خوب آخه آدمو عصبانی میکنن.
اصن چه معنی میده هیچ کی اینجا نمیدونه عیده ماست . چقدر من داد بکشم شنبه عید ماست. هیچکی تحویل نگیره. مگه این چینی ها چه تحفه ای هستن که تو تلویزیون اینجا هم عیدشونو اعلام میکنن
چقدر من دچار شوک فرهنگی بشم آخه.... بعد میگن چرا دیپرس میشی
)
چه از نظر فارسی و چه انگلیسی! شدیدا دچاره تعارض فرهنگی ٬اجتماعی ٬فلسلفی ٫اخلاقی شدم که نگو.....( یکیشو همینجا مشاهده میکنید که یه کاما اونوریه یکی دیگه اونوری....) خلاصه خودمم نمیدونم .... دنبال مستر اندرسون میگردم که هدف دنیای اینترنت و به خصوص نوشتن در وبلاگ رو بگه.....
اما حالا عیده و وقت این حرفا نیست.
فردا هم که تو ایران ۴ شنبه سوریه. هر چند که ما بی نصیبیم از هیجانات و ماجراجویی های این روز که عوامل عزیز بیت رهبری و نیروی مقاوت بسیج محل به ارمغان میارن ولی به هر حال دوستان به جای ما. ولی واقعا ۴ شنبه سوری تو ایران خیلی حال میده. اینکه به کوریه چشم عربزادگان٬ سنت ایرانی رو جشن میگیرن و بعد قیافه نیروهای بسیج و سپاه پاسداران که حرس میخورن... خوب ما از دیدن این صحنه ها محرومیم ولی به هر حال به نحوی به پیشوازه نوروز میریم.... عدس سبز کردم کیف کنید! ولی هنوز کاملا آماده نشدن. تازه ۲ تا هم واسه دوستای دیپرس تر از خودم سبز کردم که شب عید بزارن جلو چششون امیدوار بشن به زندگی....
این هم عکسی از سبزه من
...فقط یکم حَر َس لازم داره! هنوز اقدام به خونه تکونی نکردیم ما چون ....زوده بابا! تاشنبه خدا کریمه! یکی پیدا میشه! ....
ولی هیچ چیز بدتر از این نیست که آدم روز عید امتحان داشته باشه! این معلما شعور ندارن که !...خوبه ما لاستیک ماشینتو پنچر کنیم که شب کریسمس نتونی بری خونه؟....
(بابا این چی بود!...ناسلامتی محل کسب علم ودانش و.... ) خوب آخه آدمو عصبانی میکنن.اصن چه معنی میده هیچ کی اینجا نمیدونه عیده ماست . چقدر من داد بکشم شنبه عید ماست. هیچکی تحویل نگیره. مگه این چینی ها چه تحفه ای هستن که تو تلویزیون اینجا هم عیدشونو اعلام میکنن
چقدر من دچار شوک فرهنگی بشم آخه.... بعد میگن چرا دیپرس میشی)