ورزش کنید!


ای بابا ما یه چیزی گفتیم حالا دیگه عکسا که پاک شدن هیچی اصلا مطالب قبلی هم دیگه ناپدید شدن.
و اما جا تون خالی ما امروز رفتیم اسکیت (از نوع یخی) بعد کلی حال داد. این اسکیت مخصوصا یخیش خیلی ورزشه پرکیفیه وقتی توایران بودم فیلم این مسابقات فیگور اسکیت رو میدیدم کلی آرزو داشتم یه بار امتحان کنم .آخه به نظر خیلی باحال میومد . اما خوب به برکت فتوای حاکمان مملکت این نوع ورزشها بی ناموسی بودند و زنان حق انجام این ورزشها را نداشتند. هر چند که گویا اصلا مردا هم از این ورزش محروم بودم چون اونطور که شنیدم سالن اسکیت ورزشگاه آزادی تازه بعد از ۲۴ سال باز شده. جالب اینجاست که ۲۴ سال پیش که تو آلاسکا (!) هم زمین اسکیت سر پوشیده پیدا نمیشد ما تو ایران امکاناتشو داشتیم اما بعد از عوض شدن حکومت از اونجایی که مسئولین جدید تو دهاتشون از این چیزا نداشتن و ندیده بودن (مث همه چیزای دیگه) فکر کردن شاید این هم یک از توطئه های دُژمن (همون دشمن ) باشه بنابر این در باشگاه رو تخته کردن تا مشت محکمی بر دهان دژمن بکوبند!
اون موقع که ما ۱۳ ۱۴ سالمون بود کلی خودمونو خفه کردیم که یه پیست اسکیت پیدا کنیم که هم پیستش خوب باشه و هم دخترا رو راه بدن(!) اما دریغ! حالا این شده که بعد از همه سال همه فعالیت های ورزشی جوانان ما در زمینه های بین المللی شده کشتی و قرائت قرآن(؟) (خوب چیز دیگه نبود دیدم آبرو ریزیه!). البته اینام فقط واسه رجال مجازن. زنان میتونن ورزشهای پر تحرک و مفرحی مث تیر اندازی و یا اسب سواری (!) انجام بدن انجام بدن. البته با رعایت کامل حجاب اسلامی (شامل مانتو٬ مقنعه تا سر زانو٬ چادر ٬دستکش و در;بعضی مواقع هم دو تا گونی اضافه).
تو بعضی از باشگاهای دولتی ایران که آدم به جز انجام ورزشهای مفرح کلی هم از ارشادهای مسئولین مستفیض میشه! تو یه دوره ای بود که در هر باشگاهی میرفتی یه دو تا آدم بیکار دو در نشسته بودن که من هیچوقت نفهمیدم اینا رو چه حسابی اینجا وامیستن که به خیال خودشون تذکر بدن! حالا بگو رئیستون خر بوده شما رو گذاشته اینجا٬ شما خودتون یه خورده عقل ندارید بفهمید آدمی که داره میره اون تو مایو بپوشه بپره تو استخر واسه چی باید دم در موهاشو بکنه تو!؟؟؟!!!!!!!............خلاصه از در که میرفتی تو باید ۳۰ بار از زیر لیزیر و اشعه رد میشدی که مبادا موهات بیرون باشه٬ کفشت جلو باز باشه(چون ممکنه رجال عاشق شست پات بشن!) و هزار تا قانونه کشکی دیگه....خلاصه اینکه کاری میکنن که اصلا آدمقید ورزش کردن رو بزنه.
البته خوشبختانه این چند سال اخیر انقدر باشگاههای خصوصی باز شده که دیگه آدم مجبور نیست واسه دو تا دراز نشست با اینجور آدما سر و کله بزنه. اما درکل با این قوانین ملا در آوردی (بر وزن من در آوردی) کو  تا ایران تو ورزش چیزی بشه.

کدوم عید بابا؟...

تو پست قبلی من این همه عکس گذاشتم هیچکدوم باز نمیشه نمی دونم چه مر...ش شده! خلاصه روم سیا!
و اما یه بنده خدایی هم تو نظرات عنایت فرموده بودن که ما با نوشتن "نوروز 2563 خجسته باد" چیو میخوایم ثابت کنیم. در جواب باید عرض شود که جناب IQ ! واقعیت که نیازی به ثابت کردن نداره. چیزی که عیان است چه حاجت به ثابت کردن است باهوش جان؟ خلاصه تاریخ ایرانی از این معتبر تر سراغ داری سلامشو برسون.
و اما اندر احوالات عید نوروز که ما اصلا خوابشو هم ندیدیم ولی بجاش - به لطف گزارشات پسر خاله - تا دلتون بخواد حسرتش را خوردیم. عکس های مهمونی و بزن بکوب واسه ما میفرستن! باشد تا کریسمس ما خدمتشان برسیم!(بدبخت چرا الکی کُرکُری میخونی؟)
خلاصه تا باشه  آدم عید ایران باشه. این ولایت ما هم که شده پاتوق فک و فامیل. عید که میشه از شرق و غرب پا میشن میرن اونجا  واسه خودشون جشن تولد راه میندازن بعد حسرتشو بنده در دیار غربت (تریپ تنهایی!) میخورم.
حالا جالب اینجاست مثلا اون سالی که ما تصمیم میگیریم بریم ایران و کلی هم قبلش شکممونو صابون میزنیم واسه مهمونی٬ هیچ مناسبت خاصی پیش نمیاد. .ولی همین که دیگه با ناامیدی بار و بندیلمونو جمع میکنیم و بر میگردیم هنوز پامونو نذاشتیم بیرون با خبر میشیم که عمه و خاله و دایی و پسر خاله و دختر خاله و... خلاصه هر چی آدم مجرد و غیر مجرد (؟) تو فامیل وجود داشته میخواد طی سلسله جشنهای ۸ مرحله ای عروسی کنه!
بنابر این ما با خود به دو نتیجه میرسیم که:
۱. یا عیب از خود ماست که بلد نیستیم کی بریم ایران. 
۲. و یا وجود ما در میان فامیل بوق تلقی میشود!

در هر دو حال نقشه های ما برای یک مهمونی دوستانه و فامیلی و شام مفت(!) به نتیجه نرسیده است. به نظر میرسد باید کمی در سیاست های قبلی خود تجدید نظر کنم.